دل نوشته های یک مرد تنها
دل نوشته های یک مرد تنها

دل نوشته های یک مرد تنها

فرمیسک (اشک)

سکوت

از سکوت بیزارم

انگار که گویی در گوشم فریاد میزنند

هیچی نمیشنوم

اما انگار که دارم کر می شوم

از سکوت بیزارم

چون از تنهایی بعد از سکوتی که سالها میماند میترسم

از سکوت بیزارم

چون احساس  تنفر آدها را میشنوم

میشنوم که چگونه در دل با سکوتشان دارند نابودم می کنند

نظرات 1 + ارسال نظر
الهی سه‌شنبه 20 اسفند 1392 ساعت 22:24 http://search44.blogfa.com

احسنت عالی بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد