.. فروردین رو یادم میمونه
روزی که از هم پاشیدم
روزی که درد کشیدم
روزی خون گریه کردم و کسی ندیدم
اونم رفت مثل همه اونایی که رفتند و ولم کردند به حال خودم
تاریخ مصرفم تموم شده افتضاح
رفتن تو من رو کشت..به خاطرت رو پام وایسادم
رفتن دوباره ت زمین گیرم کرد
و رفتن اون باعث شد فلج بشم
دیگه نمیتونم پاشم
از این ور دوری عذاب آور تو و از اونور ...
سفیدی چشام حالا دیگه سرخه
دود شده تنها پاره تنم
و خنجرهایی که نمیتونم از پشتم بکنمشون تا ابد وصله ی جانم شده
بد جور رو دست خوردم
بد جور
سلام عالی بود با اجازه کپی