دل نوشته های یک مرد تنها
دل نوشته های یک مرد تنها

دل نوشته های یک مرد تنها

فرمیسک (اشک)

یک نخ دیوانگی

آخ چقدر دلم یک نخ سیگار می خواهد

اما نمی توانم

چقدر دلم برای دود تنگ شده

نفسم یاریم نمی دهد

خدایا..آن همه آدم کجا رفتند

این همه خاطرات نیمه تمام را چگونه هضم کنم

چرا دیگر برای همه اضافی هستم؟؟

حتی برای آنان که روزی جون می دادند برایم

چرا دیگر دیدنی نیستم؟؟

چرا به جای نصیحت کردن نصیحتم می کنند؟؟

این من نیستم

یعنی من این نیست

اما اینگونه شده ام

دیوانه که نیستم اما دیوانه ام

چقدر دلم گریه میخواهد

اما مگر اشکهایم اجازه میدهند تا گریه کنم

خدایا من کوله بارم را بسته ام

تو فقط همت کن

نظرات 4 + ارسال نظر
الهی سه‌شنبه 6 اسفند 1392 ساعت 16:12 http://search44.blogfa.com

دیری ست که ما معتکف دیر مغانیم
رندیم و خراباتی و فارغ ز جهانیم...
چون کاسه شکستیم نه پر ماند و نه خالی
بی‌کیسه‌ی بازار چه سود و چه زیانیم...
شیریم سر از منت ساطور کشیده
قصاب غرض را نه سگ پای دکانیم
پروانه‌ای از شعله ما داغ ندارد
هر چند که چون شمع سراپای زبانیم
هشیار شود هر که در این میکده مست است
اما دگرانند چنین ، ما نه چنانیم
ما گوشه نشینان خرابات الستیم
تا بوی میی هست در این میکده مستیم

الهی شنبه 3 اسفند 1392 ساعت 16:29 http://search44.blogfa.com

ین که آنها از بودن در دوران کودکی ملول می شوند .

They rush to grow up and then long to be children again.

عجله دارند که زودتر بزرگ شوند و بعد حسرت دوران کودکی را می خورند .
بزرگواری میکنید تشریف بیاریید ممنون نظر یادتون نره تشکر

الهی جمعه 2 اسفند 1392 ساعت 00:06 http://search44.blogfa.com

نظر نمیدم چون نیومدین نظر بدین .

sajadmohammadi پنج‌شنبه 1 اسفند 1392 ساعت 23:34 http://madresesdjamaledinasadabadinimvar.blogsky.com/

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد