دل نوشته های یک مرد تنها
دل نوشته های یک مرد تنها

دل نوشته های یک مرد تنها

فرمیسک (اشک)

غفلت

غفلت کردم

چند روزی غفلت کردم

اما بدان م؏نی نیست که دردهایم تنهایم گذاشته اند

آنها همیشه با من هستند

همانند تنهایی

همانند بغض

همانند حسرت

همانند حرص

دردهایی که از سرمای همیشه ﺸ؏له ور وجودم چشمه میگیرند

تنهایی که مرا در سکوتم خفه کرده

بغضی که از نابرابری دنیایم میکشم

حسرتی از نداشته هایم دارم

حرسی که از دست دادن فرصت هایم میخورم


نظرات 2 + ارسال نظر
venoos یکشنبه 10 آذر 1392 ساعت 14:57

ina hamaph talqine.be zendgit beres

talqin nist haqiqat vojude adamie k ...

erfan جمعه 8 آذر 1392 ساعت 04:02

واقعا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد