غفلت کردم
چند روزی غفلت کردم
اما بدان م؏نی نیست که دردهایم تنهایم گذاشته اند
آنها همیشه با من هستند
همانند تنهایی
همانند بغض
همانند حسرت
همانند حرص
دردهایی که از سرمای همیشه ﺸ؏له ور وجودم چشمه میگیرند
تنهایی که مرا در سکوتم خفه کرده
بغضی که از نابرابری دنیایم میکشم
حسرتی از نداشته هایم دارم
حرسی که از دست دادن فرصت هایم میخورم
ina hamaph talqine.be zendgit beres
talqin nist haqiqat vojude adamie k ...
واقعا